ده مرداد اومد و باز من متولد شدم....
حس عجیبیه تلاقیه روز تولد با اولین(البته احتمالا) روز رمضان...
حس می کنم روح و جسمم با هم تازه شده . یعنی باید باید باید آدم تازه ای بشم . فردا نباید مثل دیروز باشم....
اسپیکر روشنه و صدای میرداماد هواییم می کنه... امون ای نفس بی حیا ... کردی قلبم سیاه ... واویلا .... امون از اهل وادیه ... خدا ناراضیه .... واویلا... بهت قسم ... همه کسم ...درست می شم آقا ....آه.
یعنی درست می شم؟؟؟؟ باید بشم.
این رو به عنوان کیک تولد قبول کنید